سه - چهار دقیقه سکوت به احترام ورود اولین دلتنگی
میدانم سهمی از روز آمدنت نخواهم داشت
و برای تقد یری اینچنین زخمی
یک علامت سوال ، جواب تمام بودن هاست
دیشب جای آخرین نگاهت را
در انتهای چشمانم به خاک سپردم
من در تو ناتمام مانده ام
که برای گذشت از تمام مرزهای وجودت
باز خوابِ بودنت را دیده بودم
خواب دیده بودم
هنوز پشت آن دیوارها
با بازیی کودکانه
از من پنهان می شوی
می دانم تو برای آنوقت مرا در خواب ندیده ای
اما چرا سهم من از مستی ات این دل شکسته است
که پیش من به یادگارمانده