سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که دورى سفر را یاد آرد ، خود را براى آن آماده دارد . [نهج البلاغه]

ایمان می آوری یا نه؟............نیایش - آیه های زمینی نازل نشده

جستجو در وبلاگ:
Powerd by: Parsiblog ® team.
ایمان می آوری یا نه؟............نیایش(پنج شنبه 85 مهر 20 ساعت 2:31 صبح )

ایمان

 

مرد جوانی که مربی شنا و دارنده چندین مدال المپیک بود به خدا اعتقادی نداشت.

او چیز هایی را که درباره خداوندمی شنید مسخره می کرد.

شبی مرد جوان به استخر سرپوشیده اموزشگاهش رفت.چراغ خاموش بودولی ماه

روشن بود و همین برای شنا کافی بود.

مرد جوان به بالاترین نقطه تخته شنا رفت و دستا نش را باز کرد تا درون استخر

شیرجه برود.

ناگهان سایه بدنش را همچون صلیبی روی دیوار مشاهده کرد. احساس عجیبی تمام

وجودش را گرفت . از پله ها پایین امد وبه سمت کلید برق رفت و چراغ را روشن

کرد.

اب استخر برای تعمیر خالی بود

 

 ******************************

خدایا!

جسم من دشتی است ...

که بذر نیکی در ان می کارم

وبا نام تو ان را ابیاری می کنم

تا گل عطر اگین حضورت در قلبم بروید.

 

 

 

خدایا!

چون ماهیان که از عمق ووسعت دریا بی خبرند

عظمت عشق تو را نمی شناسم

فقط میدانم...

که معبود این دل خسته هستی

واگر دیده از من برگیری

خواهم مرد.

 


» مهتاب
»» نظرات دیگران ( نظر)

اوقات شرعی

بازدیدهای امروز: 14 بازدید
بازدیدهای دیروز: 1 بازدید
مجموع بازدیدها: 22493 بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

ایمان می آوری یا نه؟............نیایش - آیه های زمینی نازل نشده
مهتاب
پیش تر ها، آیه های خود را شتابان و نابخردانه به سودای پرواز فروختم.. .... زان پس پریشان و ناباورانه در حسرت رویای پرواز لبخند را به گدایی نشستم .. اکنون من مانده ام و آیات نازل نشده ام ... این چنین شد که پیغمبری سرشکسته شدم
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
زمزمه های تنهایی های یک زمینی[19] .
» آرشیو یادداشت ها «
آیه های نازل نشده
شاید از سر دیوانگی
» موسیقی وبلاگ «
» اشتراک در خبرنامه «