[ و چون دهقانان انبار هنگام رفتن امام به شام او را دیدند ، براى وى پیاده شدند و پیشاپیش دویدند . فرمود : ] این چه کار بود که کردید ؟ [ گفتند : عادتى است که داریم و بدان امیران خود را بزرگ مى‏شماریم . فرمود : ] به خدا که امیران شما از این کار سودى نبردند ، و شما در دنیایتان خود را بدان به رنج مى‏افکنید و در آخرتتان بدبخت مى‏گردید . و چه زیانبار است رنجى که کیفر در پى آن است ، و چه سودمند است آسایشى که با آن از آتش امان است . [نهج البلاغه]

مهتاب - آیه های زمینی نازل نشده

جستجو در وبلاگ:

آیه های زمینی نازل نشده(دوشنبه 85 مهر 10 ساعت 1:54 صبح )

پیش تر ها، آیه هایم را
شتابان و نابخردانه
به سودای پرواز
فروختم
.......
زان پس
پریشان و ناباورانه
در حسرت رویای پرواز
لبخند را به گدایی نشستم
......
اکنون
من مانده ام و
آیات نازل نشده ام
......
این چنین شد که پیغمبری سرشکسته شدم

» مهتاب
»» نظرات دیگران ( نظر)

< << 21 22

اوقات شرعی

بازدیدهای امروز: 7 بازدید
بازدیدهای دیروز: 81 بازدید
مجموع بازدیدها: 22345 بازدید

[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو

]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

مهتاب
پیش تر ها، آیه های خود را شتابان و نابخردانه به سودای پرواز فروختم.. .... زان پس پریشان و ناباورانه در حسرت رویای پرواز لبخند را به گدایی نشستم .. اکنون من مانده ام و آیات نازل نشده ام ... این چنین شد که پیغمبری سرشکسته شدم

» لوگوی وبلاگ «

» فهرست موضوعی یادداشت ها «

زمزمه های تنهایی های یک زمینی[19] .

» آرشیو یادداشت ها «

آیه های نازل نشده
شاید از سر دیوانگی

» موسیقی وبلاگ «

» اشتراک در خبرنامه «